نقد فیلم | "مدیچیها" با معماری و هنر به اقتصاد تکیه زدند
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اقتصاد یکی از مهمترین رکن زندگی اجتماعی است و در صورتی که به نابسامانی برسیم، امنیت و سیاست نیز تحت الشعاع قرار خواهد گرفت؛ آن چیزی که امروز در ونزوئلا شاهد آن هستیم، اتفاقی بود که با جنگ اقتصادی آمریکا علیه ونزوئلا آغاز شد و امروز به کودتای نافرجام علیه رئیس جمهور وقت ونزوئلا رسید. نقدی بر سریال مدیچی در دو بخش به تحلیل و بررسی این خاندان نفوذی میپردازد.
سریال مدیچی[1] در هشت قسمت سال 2016 تولید شد، Frank Spotnitz، Nicholas Meyer و Sergio Mimica Gezzan سازنده و تهیه کننده این سریال بودند که ما را به قرن 15 و دوران شکوفایی خاندان مدیچی میبرند. یکی از کارگردانان اثر[2] درباره چرایی ساخت این سریال معتقد است: « مدیچیها در زمان نابرابری اقتصادی و اجتماعی به قدرت رسیدند و به نوعی برهم زننده نظم طبقاتی آن دوره بودند، به طوری که بانک آنها در حال ساخت طبقه میانی بود و این کار به طرز شگفتآوری آنها را سرمایهدار کرد.»
مدیچی خاندانی پیچیده بود که سرمایه به دست آورده از بانکداری را در مسیر تغییر نگرش مردم فلورانس استفاده میکردند و به شدت هنر را در ایتالیا گسترش دادند. هنرمندانی همچون Botticelli ، Davinci و Michelangelo محصول تفکر هنرمند کازیمو مدیچی بود. البته نگاه دینگریزانه و همجنسگرایانه در آثار مختلف از جمله مجسمهسازی به وضوح دیده میشود.
انقلاب هنری خاندان یهودی مدیچی در کنار بانکداری آنها سرگذشت مسیر پیشرفت تمدنی غرب را روایت میکند، پیشرفتی که ابتدای مسیر انقلاب جنسی را قبل از اینکه در باورها بگنجد، هموار کرد و ربا را در سفره مردم کاشت.
مدیچی تنها خاندان قدرتمند قرن 15 نبود
آلبیتزی خاندان رقیب مدیچیهاست و پدر خاندان مدیچی، آلبیتزیها را به زیر کشید و حالا رینالدو آلبیتزی به دنبال انتقام از خاندان مدیچی است. حرفی که همیشه جیوانی برای توجیه اعمال ناپسندش به فرزاندان بیان میکند، این است که برای انجام کارهای خیر، کمی شر لازم است؛ جیوانی به همراه فرزندانش لورنتسو و کازیمو به رم سفر میکنند تا در انتخاب پاپ بعدی تأثیر گذار باشند.
پاپ مورد نظر خاندان مدیچی یک لاابالی و هوسباز است که تنها به دلیل تأمین پشتیبانی مالی خاندان مدیچی، انتخاب شده است و در یک برنامه ریزی منظم و سنگین تلاش میکنند تا نظر 23 کاردینال را به خود جلب کنند. اما تمام تلاش اینها به جلب نظر دوازده نظر میانجامد که عمده با تطمیع و باج حاضر به انتخاب گزینه مدنظر جیوانی مدیچی میشود.
فخرفروشی در خاندان ثروتمند مدیچی ممنوع است
پوشش فیلم دقیقاً برای دوران قرون وسطی و قبل از رنسانس است. مهمترین مسئله درباره پوشش خانواده مدیچی تاکید پدر خانواده بر ساده زیستی و پوشیدن لباسهای غیر فاخر است. به عنوان مثال در قسمت اول سریال وقتی لورنتسو یک شنل فاخر تهیه کرده است، جیوانی پدر او لباس را در آتش انداخت و تاکید کرد که باید درست لباس پوشید.
البته میتوان به فخرفروشی نجیبزادهها نیز اشاره داشت، وقتی کنتسینا همسر کازیمو مدیچی برای نجات جان شوهرش به خانه ساندرو تاروجی میرود و با ماریا تاروجی همسر وی صحبت میکند، یکی از مهمترین دیالوگها درباره کیفیت لباس ماریا تاروجی است که از تاجران ونیزی برای او آوردهاند و با طعنه بیان میداشت که فلورانس جایی برای تهیه لباس فاخر و عالی ندارد.
معماری فیلم ما را به دوران ایتالیای قرون وسطی میبرد
فضای شهری به دوران قرون وسطی و ساختمانها به شیوه معماری رمانسک است، این سبک در ایتالیا به خصوص در جنوب آن بسیار التقاطی و پدیدهای تقریباً چند فرهنگی بود. تاثیرات نقش مایههای ایتالیایی عمدتاً مأخوذ از فرهنگ نرمانی و آلمانی بود. با این حال در شمال ایتالیا گرایشی مستقل و کاملاً جدید از معماری ظهور و از قرن یازدهم گسترش یافت. گرایشی که بعدها بر معماری رنسانس تأثیر نهاد.[3]
آنچه از کلیسای جامع فلورانس میتوان به دست آورد، ما را به سوی معماری رنسانس میبرد. معماری که با فیلیپو برونلسکی با ساخت گنبدهای آن جدیتر شد. در این نوع معماری بحث پرسپکتیو نقش مهمی را ایفا میکند. تا سده پانزدهم امکان برپاداشتن گنبد کلیسای فلورانس، در پرتو نبوغ برونلسکی وجود نداشت.[4]
ابداع پرسپکتیو خطی منسوب به برونلسکی معمار از سوی هم عصرانش در سده پانزدهم در هنر نقاشی فرصت بیان پیدا کرد.[5] در سال 1418 میلادی، برنلسکی و گیبرتی مدلهایی آجری برای گنبد ساختند اما سرانجام پیشنهاد برونلسکی پذیرفته شد و در سالهای 1420-1436 به اجرا گذاشته شد و جهانیان را شگفت زده کرد، زیرا همچون کوهی مصنوعی بود که فقط بناهای ایاصوفیه و پانتئون در عظمت با آن برابری میکردند.[6]
معماری سنتی فیلم از آن یک کاشف است
برونلسکی یکی از معماران مهمی است که در این فیلم از او یاد شده است، لئون باتیستا آلبرتی در سراسر رساله خود با عنوان در باب نقاشی سعی کرده است تا قواعد پرسپکتیو را به صورت علمی و به طور روشن برای هنرمندان تبیین نماید. او کاشف یا مخترع پرسپکتیو نبود، اما نخستین نویسندهای بود که بر اساس قوانین ریاضی و یافتههای فیلیپو برونلسکی و ماراچو پرسپکتیو را شرح داد و ضرورت آموختن قواعد ریاضی، کاهش ابعاد فضایی و تناسبها را به هنرمندان عصر خود گشزد نمود.[7]
در واقع ساختمانهای این دوران در یک گذار از گوتیک به سمت رنسانس و باروک[8] هستند. یعنی از تیزی نماها کاسته شد و به یک منحنی و نمای نیم دایره میرسند، در واقع ساختمان از خشونت به یک ملایمت سیر میکند.
بخشی از سریال مدیچی که پسر کازیمو در حال دفاع از پدر درباره رباخواری اوست
خاندان مدیچی حتی در سیاست هم ورود کردند
خاندان پر قدرت مدیچی در دوران رنسانس از قرن پانزدهم تا قرن هجدهم در شهر فلورانس حکومت کردند، اعضای این خاندان ابتدا بانکدار بودند و طی مدت کوتاهی سیاستمداری را بر بانکداری ترجیح دادند و حتی جزء روحانیون و پاپ و نجیب زادگان نیز گشتند. نفوذ آنها در فرانسه و فلورانس ایتالیا زیاد بود. این خانواده به آثار هنری نیز علاقه داشتند و یکی از مروجان آثار هنری در دوران خودشان به حساب میآمدند.
سریال مدیچی برای دوران کازیمو در فلورانس ایتالیا است، البته در باب مکان به رم و ونیز سفرهایی میشود ولی در کل مکان فیلم در ایتالیا و سه شهر رم، فلورانس و ونیز است. نقش اصلی فیلم کازیمو مدیچی در قرن پانزدهم زندگی میکرد و در واقع به کل فضای فیلم دوران قرون وسطی و ابتدای رنسانس را تجربه میکند.
شخصیت اصلی فیلم یعنی کازیمو مدیچی بر عهده ریچارد مدن است، شخصیت این فیلم گاهی اوقات ما را به یاد فرانک آندروود در سریال خانههای پوشالی میاندازد. شاید سریال خانههای پوشالی نمونه امروزی این پروژه تاریخی باشد و رفتار بازیگران روایتی از آلودگی سیاست از گذشته غرب تا به امروز است که همه به دنبال کسب قدرت هستند و باقی ماندن حاضرند هر کاری انجام بدهند.
ابزارهایی که در فیلم به صورت شاخص استفاده شد
صلیب: در بسیاری از صحنهها همواره همراه خاندان مدیچی بوده است و این شبهه را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که مبادا اینها مسیحی باشند.
آب مقدس: برای تبرک جویی پاپ در کلیسا جامع فلورانس استفاده شد.
نماد خاندان مدیچی: پرچم زرد رنگی که پنج دایره قرمز دارد و و یک دایره آبی
نقاشی: یکی از مهمترین نمادها تصاویر برهنه نقاشی شده بر روی دیوارهاست که کارگردان تلاش دارد تا برهنگی فرهنگی را به آن دوران نسبت دهد و حساسیتها نسبت این موضوع را به تصویر بکشد. /882/ی702/س
مهدی کمالی
[1] Medici: Masters of Florence
[2] Frank Spotnitz
[3] معماری غرب، ریشهها و مفاهیم، امیربانی مسعود، ص119
[4] تاریخ معماری غرب، دیوید وتکین، ص 247
[5] همان، ص 267
[6] همان، ص 268
[7] معماری غرب، ریشهها و مفاهیم، امیربانی مسعود، ص148
[8] معماری باروک تلفیقی از تجربه فضای رنسانس و پویایی منریسم است. کلیسای سان پی یترو در اوایل قرن هفدهم مراحل پایانی خود را طی نمود. عمده کار معماران و پیکرتراشان در این قرن معطوف به فضای داخلی آن بود.